نیلوفران صحرایی
اگرچه دست و دلی سخت ناتوان دارم
تورا نمی دهم از دست، تا توان دارم
سری به مستی نیلوفران صحرایی
دلی به روشنی باغ ارغوان دارم
مشاهده ادامه مطلب
اگرچه دست و دلی سخت ناتوان دارم
تورا نمی دهم از دست، تا توان دارم
سری به مستی نیلوفران صحرایی
دلی به روشنی باغ ارغوان دارم
بمون ولی به خاطر غرور خسته ام برو
برو ولی به خاطر دل شكسته ام بمون
به موندن تو عاشقم به رفتن تو مبتلا
شكسته ام ولی برو، بريده ام ولی بيا
مادر کنار باغچه تنها نشسته است
سرشار از سکوت و مدارا نشسته است
اشکش کبوترانه به سوگ کبوتری
بر نرده های خيس تماشا نشسته است