درحال بارگذاری ....

یک نفر

یک نفر گاهی همه زندگیت است!

برای همین است که دلت

برای همان یک نفر تنگ می شود...

 

این روزها بار عظیمی

بر شانه هایم نشسته

باری بیشتر از توان شانه هایم...

 

مثل الان که تنها نشسته ام

نه اتفاق بدی افتاده

نه از دست کسی ناراحتم

نه بیمارم... و نه...

ولی از ته دل چیزی کم دارم!

 

ببین 

دستانت را...

حضورت را...

خود خودت را کم دارم

نه صدایت را

آن هم از فاصله هزار کیلومتری!

"ناشناس"


یک نفر

نگارش توسط پژمان در تاریخ یکشنبه 12 خرداد 1398 با موضوع حرف دل ، دلنوشته ،
کلیدواژه‌ها : #تنها #دستانت #دل

دیدگاه شما


کد امنیتی رفرش