درحال بارگذاری ....

به دل هوای تو دارم

به دل هوای تو دارم و بر و دوشت

که تا سپیده دم امشب کشم درآغوشت

چنان نسیم که گلبرگ ها زگل بکند

برون کنم زتنت برگ برگ تن پوشت

گهی کشم به برت تنگ و دست در کمرت

گهی نهم سر پر شور بر سر دوشت

چه گوشواره ای از بوسه های من خوش تر

که دانه دانه نشیند به لاله ی گوشت

گریز و گم شدن ماهیان بوسه ی من

خوش است در خزه مخمل بنا گوشت

ترنمی است در آوازهای پایانی

که وقت زمزمه از سر برون کند هوشت

چو میرسیم به آن لحظه های پایانی

جهان و هر چه در آن می شود فراموشت

چه آشناست در آن گفت وگوی راز و نیاز

نگاه من با زبان نگاه خاموشت 

"حسین منزوی"


به دل هوای تو دارم

نگارش توسط پژمان در تاریخ چهارشنبه 23 تیر 1395 با موضوع دفتر شعر ، حسین منزوی ،

دیدگاه شما


کد امنیتی رفرش